روزگار نفرین بر تو...
که دوست داشتن را مرواریدی نا پیدا در دریای پر تلاطم خواسته هایمان جستجو میکنیم....
و چه سخت است یافتن آن در جایی که خودمان را سخت پیدا میکنیم...
بگذار همین یک چیز
و فقط همین دوست داشتن را داشته باشیم...
روزگار نفرین بر تو...
که دوست داشتن را مرواریدی نا پیدا در دریای پر تلاطم خواسته هایمان جستجو میکنیم....
و چه سخت است یافتن آن در جایی که خودمان را سخت پیدا میکنیم...
بگذار همین یک چیز
و فقط همین دوست داشتن را داشته باشیم...
لحظه پس از لحظه
زندگی میگذرد.
هر لحظه را دریاب
لحظه ای که رفت هرگز باز نمیگردد
در حالی که تنفس را یکی پس از دیگری مشاهده میکنی
حقیقت خود را ظاهر میکند
با مشاهده حقیقت پشت حقیقت
به حقیقت نهایی خواهید رسید
اسارت در سه چیز است
حرص و آز ,تنفر,غرور
تا زمانیکه این سه در ذهن باشد
ذهن نمیتواند از ناپاکیها پالایش یابد
رنج وجود خواهد داشت
تنها
رنج!
بودا
دلم خیلی شکست وقتی به عشقمون شک کردی.
دلم خیلی شکست وقتی که به وجود من شک کردی.
برای لحظه هایی که بودن در کنارت را برایم منع کردی.
برای لحظه هایی که از بودن در کنارم شرم کردی.
برای لحظه هایی که گفتی شاید به هم نرسیدیم.
من و تویی که خیلی از کارامونو انجام می دیم فقط به این دلیل که مال همیم.
پس چه شد؟
این مال هم بودن بهانه نیست.
به خدا معنای عشق این نیست و این عشق نگرانم می کنه.
از دوباره انتخاب کردنت می ترسم و امروز بیشتر ترسیدم.
بخشیدن یا نبخشیدن من فرقی به حال عشق تو نمی کند.
بیشتر به عشقت پایبند باش و بیشتر به آن احترام بگزار.
اگر برای منت گذاشتن عشقت این موضوع رو تعریف کردی
بدون منت تو همیشه بر سر من هست و خواهد بود.
امروز برای بوسیدن تو اشتیاقی نداشتم...